دانلود آهنگ چه حالی بهزاد پکس

چه حالی وقتی هیچی نیست سر جاش

یه وقتا غرورت به جای قلبت میشکنه داش

چه حالی وقتی دونه دونه قرصاتم شمردن

کلافگی تو وقت سختی دوستاتم که مردن

چه حالی از درون چه تابیرش کنی

بگو تو تصمیمت چیه همونو تصویرش کنیم

بدیم یه حس خوب یا غمگینش کنیم

میاد یه روز غمامونم به شادی تبدیلش کنیم

سر اومد صبر اون که زل زد از تو آینه بهم

نوشتم قبل این که فرصتام گلایه شه

دیوارا رو به روم و مشت زدم تا وا بده

با کلی آرزو و هدف که ترسیدم به گا بره

زدن تو ذوقمون هر سری تا پوست کلفت کنیم

از بغض سینه هامون رود بسازیم پل درست کنیم

به عشق اون که این روزا به فکر هیشکی جز تو نیست

میدونی بحثم اینه اینجا خیلی زود بزرگ شدیم

روزای پروازو دونه دونه خاطرش هست

قفسه سهم تنش از روزی که بالش شکست

میره رو کبودی زیر چش و کاهش وزن

روزاتو بی حوصله میگذرونی تا بشه شب

شدی اون آدمی که تو همه چی دو دله

به هر کی هر جا رو نمیده تا بره

شدی یه عصبی بی حوصله جالبه

تو نبودی یه آدمی که با این غما وا بده

من یه عمره ریشم گیر این خاکه

خواب دیدم این شهر مثل قبلا سرسبزه اینجا باغه

تکیه کن به من بشین و بده دل به حرفم

یه روز پر بود از پرنده این تنم از این شاخه

گذشت و یادش موند از خاطرم نبود انقدر کدر ظاهرم

کاش میشد یه ورق برگرده هر چی باشه بهاش حاظرم

تنهام تو این برهوت لخت بغضم لبو به گلوم دوخت

اونا که بودن زیر سایم تو سرما شبشون شاخمم سوخت

به هر بادی دادم برگ و زمستون و تنهایی یادم رفت

خستم از این بارون و گل تو برام بساز ادم برف

شاید یکی از این شبا باد با اخرین تازیانه

منو بندازه از پا راحت ریشمو بلعیده موریانه

در بیار از کولت میشناسم من این چوبو

پوستشو کندی و تراشیدیش یادم نمیره من اون روز

میخوردم از خودی نه نای موندن دارم نه مونده برای رفتن شوقی

نشستم عین ابتحاج به قفل در چه خیره

نشستم جسمم اینجاست روحمم یه سمت دیگه

نبودی جای من که هر سری تو رد بدی

اصلا تو راست میگفتی کل حرفات منطقی

تو خونه گیر نون و اونورم که معطلیم

زمان حال و کشتن اینجا هی میگفتن از قدیم

بابام میزد با دستاش هر دفه هم به هر دری

نشسته بود خدامون انگار پشت میز و صندلی

مهم نبود رفیقم معرفت نداشت گذاشتم

تو هر شرایطی که وا میداد هواشو داشتم

تا وقتی هی میرفت اومد گفت میخوام مجاز شم

یه چند تا برگه دستش امضا کرد یه شب گذاشت رفت

یه حرفا بعضی وقتا انگار قلبو بد تکون میدن

الان ببینمش که هر جا تنها دست تکون میدم

که نوش جون هر کدومتون به هر چی بردین رسیدم

از یه جا که رویاهتو سر میبریدم